چهارشنبه ۱۸ مهر ۰۳

فال قهوه فیل

۷ بازديد
در اینجا تحقق نقشه مهمی بود که او را به کالیفرنیای جنوبی و به این خانه آورده بود. اینز بچه را از گهواره‌اش گرفته بود و در حالی که یک بطری شیر تازه را روی لب‌هایش گرفته بود تا او را آرام کند، دوباره از دهانه جلو رفت. میلدرد چند قدم در گذرگاه قدم گذاشته بود و اینز، کودکی که در آغوشش بود، شروع به پیوستن به او کرد. در آن لحظه صدایی را در صحن شنید، وقتی کسی نزدیک می شد.

و برای اینکه دیگران از این راز جذاب مطلع نشوند، فال قهوه ضربدر دختر بی فکر با دست آزاد خود در خشتی را گرفت و آن را پشت سرش بست. با یک «کلیک» تند بسته شد. و میلدرد با شنیدن صدا، با فریاد کم ترس برگشت. “آسمان بزرگ، چه کردی؟” او با لحن تنشی فریاد زد و مکزیکی را کنار زد و تمام وزنش را به دیوار پرتاب کرد. به اندازه یک تار مو نمی داد.

اینز با وحشت در چشمانش به همراهش خیره شد. “قفل فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است؟” او زمزمه کرد. میلدرد دوباره هل داد و همه ماهیچه ها را تحت فشار گذاشت.

سپس خم شد و دیوار را بررسی کرد. از این طرف، جایی فال قهوه فوری که سری سه بلوک محکم به هم وصل شده بودند، به راحتی قابل مشاهده بود. همچنین قنداق سه لولای بزرگ آهنی کمی به داخل گذرگاه بیرون زده بود. هیچ اشتباهی ممکن فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است وجود نداشته باشد. بسته شدن در آنها را زندانی کرده بود.

فصل چهاردهم – زندانیان دیوار میلدرد بی صدا برگشت و به همراهش نگاه کرد. حالا چشمانش سفت و سرد نبود. از اضطراب و وحشت می درخشیدند. “نمیشه بریم بیرون؟” اینز خوفال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است. میلدرد سرش را تکان داد. او پاسخ داد: «نه از راهی که وارد شدیم. اکنون به یاد دارم که کریستووال به من هشدار داد که هرگز در را فال قهوه فیل پشت سرم نبندم.

اما فراموش کردم این را به شما بگویم، پس شما مقصر نیستید.» اینز به بچه نگاه کرد که دوباره به خواب رفته بود و نزدیک سینه اش نشسته بود. ترس او در این زمان برای خودش نبود. فکر کردن فال قهوه قوچ به خطری که او نوزاد عزیز را در آن قرار داده بود وحشتناک بود – کودکی که او به جای زخمی کردن می مرد. میلدرد این نگاه را دید و ناراحتی آن را خواند. گونه های خودش برای لحظه ای سفید شد، اما یک ویژگی ذاتی شجاعت در این دختر وجود داشت که او را از ناامیدی منع می کرد. در حالی که با خود به اندازه اینز صحبت می کرد.

گفت: ما توانستیم این در خشتی را فقط با فشار دادن به سمت پایین بر روی یک بلوک از طبقه بیرون باز کنیم، که دریچه ای را آزاد کرد که به طور ایمن در لبه پایینی دهانه پنهان شده بود – جایی که نمی توانم فال قهوه فردا به آن برسم. بنابراین، مگر اینکه کسی راز را بداند و بتواند آن بلوک را در مهد کودک فشار دهد، در را نمی توان دوباره باز کرد.» اینز تلوتلو خورد روی چهارپایه و نشست.

آیا باید همیشه اینجا بمانیم؟” او با ترحم التماس کرد. “فکر می کنم نه. مطمئنم که نه، اینز. آنها راهی برای شکستن دیوار و نجات ما پیدا خواهند کرد.» اما هیچ کس نمی داند که ما اینجا هستیم! “درست فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.