موارد زیر مفهوم خود من را از اینکه چنین "مستعمره خانگی" باید باشد را تجسم می کند. در یک ساعت از نیویورک قرار داشت و صد خانواده و سیصد یا چهارصد جریب زمین داشت که در وضعیتی سالم، نزدیک مقداری آب قرار داشت و تا حد امکان دست انسان دست نخورده بود. باید منبع آب فراوان و تصفیه خانه داشته باشد. یک چراغ برق و نیروگاه، و یک باغ و فال چای فنجان مزرعه بزرگ، که برای خود ذخایر، گوشت، مرغ، میوه و سبزیجات تولید می کند و آخرین آنها را برای استفاده زمستانی کنسرو می کند. باید توسط هیئت مدیره ای که به صورت دموکراتیک انتخاب شده است اداره شود.
برای مدیریت بخش های مختلف آن باید از کارشناسان حقوق بگیر استفاده شود. ماشین آلات باید در هر جایی که امکان پرداخت آن وجود دارد نصب شود و بهترین روش های مدرن در هر صنعتی به کار گرفته شود. تمام خریدهای آن باید به صورت عمده باشد و از نظر کیفیت تست شده باشد. و تا آنجایی که به تهیه و سرو غذا مربوط می شود، فرآیندها باید مانند یک عمل جراحی بدون عفونی فال چای فوری نگه داشته شوند.
ما عادت کردهایم که ساختمانهایمان برای مقاصد عمومی توسط افرادی با پول زیاد و آرمانهای اندک وقف شده باشد. و بنابراین ما فضا و مواد زیادی مصرف می کنیم و کارهای کمی انجام می دهیم که دقیقاً نمونه تمدن ما است. ساختمان های این کلنی خانگی باید در ابتدا از قاب، طراحی ساده و رسا، هر سازه باشد 266دقیقاً با هدف خاص خود سازگار است. ساختمانها باید فال چای فردا به راحتی گروهبندی شوند.
ساختمانهایی برای کودکان در یک مکان، ساختمانهایی برای پخت و پز و غذا خوردن در مکان دیگر، ساختمانهایی برای مطالعه، موسیقی و روابط اجتماعی، برای تفریح و ورزش، در مکانهای دیگر. البته بخش اعظم زمین به مزرعه و زمین های جنگلی و خانه های فردی خانواده ها واگذار می شود. زمین موجود برای این هدف دوم باید به لات تقسیم شود، بر فال چای قلب اساس اندازه و مکان قیمت گذاری شود.
و برای سهامداران برای مدت طولانی تسهیل شود. هر کدام بنا به ذائقهی خود خانهای را بنا میکرد، البته خانهای از نوع ناشناختهای که هیچ پیشبینی برای پخت غذا، یا آموزش کودکان، یا سایر مشاغل و حرفهها نداشت. جایی برای استراحت و بازی و خوابیدن خانواده بود. ممکن است بزرگ یا کوچک باشد، هر چیزی که صاحب آن برای ساختش انتخاب کند - کلبهای چهار یا پنج اتاقه، با طراحی روستایی، و قیمت آن از شش تا هشتصد دلار است. علاوه بر اینها باید ساختمان های آپارتمانی متعلق به مستعمره ها و خوابگاه هایی فال چای قهوه با اتاق هایی برای مردان و زنان مجرد وجود داشته باشد.
در مورد ساختمان های عمومی، باید یک سالن غذاخوری بزرگ و زیبا و یک آشپزخانه مدرن و علمی ساخته شده باشد. برای هر کدام باید جداول جداگانه وجود داشته باشد 267خانواده، یا برای گروه های همزاد مردم. خدمات باید غیر قابل استثنا باشد، غذا ساده، اما از نظر کیفیت و آماده سازی عالی باشد. برای کسانی که این شیوه زندگی ارزانتر را ترجیح میدهند باید یک سرویس گیاهخواری وجود داشته باشد.
هزینه سفر باید بر اساس هزینه خدمات باشد. در مورد اینکه هزینه آن چقدر خواهد بود، با توجه به اینکه یک کلنی تقریباً تمام غذای خود را در محل جمع آوری می کند، من فقط می توانم سه تجربه از خودم ارائه دهم: اول اینکه برای خانواده سه نفره ام هزینه سوار شدن در شهر نیویورک، در یک سفر، برای من تمام شد. اتاق و به ارزان ترین راه، هزار دلار در سال. دوم، زندگی در یک کلبه سه اتاقه در کشور، انجام کارهای خودمان و خرید غذایمان از یک کشاورز به قیمت عمده، هفتصد دلار در سال هزینه داشت.
ثالثاً، زندگی در مزرعهای به مساحت شصت جریب، که مجموعاً سرمایهگذاری چهار هزار دلاری را نشان میداد، برای ما هزینه داشت. و غذا دادن به پنج نفر به جای سه نفر، در مجموع کمتر از ششصد دلار در سال. برای اینکه این باور کردنی نباشد، آن را به شکل دیگری بیان کردم - کل هزینه های مزرعه، از جمله نیروی کار، کمتر از دوازده صد دلار، درآمد ششصد دلار، و ضرر خالص، یا هزینه یک سال برای ما بود. زندگی، کمتر از ششصد بود. 268و باید توضیح داد که این ارقام نه صرفاً تخته، بلکه لوازم خانگی و انواع تعمیرات را نیز شامل می شود.
مواردی که در جاهای دیگر در حساب های جامعه ظاهر می شود. احتمالاً من را مسخره می کنند، اما معتقدم که با اعطای زمین، اسب ها و ماشین آلات، ساختمان ها، تجهیزات و سرمایه، می توان به اعضای چنین مستعمره ای که توضیح دادم خدمات عالی و وفور مواد غذایی با بهترین کیفیت ارائه داد. با هزینه کل سالانه صد دلار برای هر نفر.
- ۰ ۰
- ۰ نظر